هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...
درباره ما

زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری با سلام من با راه انداختن این وب قصد دارم کمک کوچکی به جامعه اسلامی بکنم و دین خود را به شهدا ادا کنم در ضمن کپی برذاری از مطالب آزاد است
نویسندگان
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
طراح قالب
ثامن تم
دیگر امکانات
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 26 اسفند 1393 |

Image result for ‫مدافعان حرم حضرت زینب‬‎



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 26 اسفند 1393 |

Image result for ‫تصویر نقاشی شده رهبر زیباترین‬‎

بسم‌ الله الرّحمن الرّحیم

به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی

                                                                                                                                        عشق,میلاد مرگ عشق,متن عاشقانه

                                                                                                                                      عشق,میلاد مرگ عشق,متن عاشقانه  



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 26 اسفند 1393 |

افسران - اینجا ایران است قرن 21 !!!



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 26 اسفند 1393 |

افسران - سلام ما به لبخند شهیدان



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 26 اسفند 1393 |

 افسران - او چمران زمان بود  

منبع : قطعه شهیدان بی پلاک....



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 26 اسفند 1393 |

افسران - کلاس جبرانی غیرت...   

منبع : قطعه شهیدان بی پلاک....



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 26 اسفند 1393 |

افسران - اینجا سید علی دارد...آسوده بخواب

 

منبع : قطعه شهیدان بی پلاک

 



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 26 اسفند 1393 |

افسران - شرمنده ایم علیرضا   

منبع : قطعه شهیدان بی پلاک....



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 26 اسفند 1393 |

افسران - سین اولم امسال «سوگ» فاطمه است...... 

منبع : قطعه شهیدان بی پلاک....

 



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 26 اسفند 1393 |

 افسران - از علیرضا به امام    

منبع : قطعه شهیدان بی پلاک....



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 26 اسفند 1393 |

Image result for ‫زندگی نامه شهید صیاد شیرازی‬‎

امير سپهبد شهيد علي صياد شيرازي، فرزند «زياد»، در روز چهارم خرداد ماه سال 1323 در شهرستان

«درگز» از توابع استان خراسان به دنيا آمد. پس از طي دوران طفوليت، در گرگان به دبستان «منوچهري»

رفت و دوره متوسطه را تا سال سوم در دبيرستان‌هاي «هدايت» و «فخرالدين اسعد گرگاني» در شهرهاي

شاهرود و گرگان طي نمود. در خرداد ماه سال 1342 از دبيرستان امير كبير در تهران در رشته رياضي ديپلم

متوسطه گرفت و يك سال بعد در آزمون ورودي دانشكده افسري پذيرفته شد و به تحصيل علوم نظامي

پرداخت. سه سال بعد، در مهر ماه سال 1346 با درجه ستوان دومي در رستة توپخانه فارغ‌التحصيل شد....

 

                                                                                                                                 عشق,میلاد مرگ عشق,متن عاشقانه

عشق,میلاد مرگ عشق,متن عاشقانه  



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 26 اسفند 1393 |
ز



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |
چرا آويني سيد شهيدان اهل قلم شد؟

ویژه نامه,شهادت,آوینی,شهید آوینی,اوینی,سید مرتضی آوینی,ویژه نامه شهید آوینی,صدای آوینی,دستخط آوینی,زندگینامه آوینی

باز هم يك بازي وبلاگي ديگر. اين بار داوود مراديان از من دعوت كرده است كه درباره سيد مرتضي آويني بنويسم. البته خودش هم توضيح داده كه اين روزها نوشتن از آويني مد شده! راست مي‌گويد. اين روزها مي‌بينيم كه بيشتر آدم‌ها يا پسرخاله آويني بوده‌اند يا رفيق و همسنگر او! امروز حتي دشمنانش هم درباره او مي‌نويسند. آش آنقدر شور شده و نوشتن از آويني آنقدر مد شده كه ابراهيم نبوي هم درباره آويني مطلب مي‌نويسد و پيش بيني مي‌كند اگر آويني زنده بود، امروز با ولايت مخالفت مي‌كرد و به زندان مي‌افتاد!

بعضي‌ها هميشه عادت دارند با اما و اگر زندگي كنند. درست مثل بعضي گزارشگران فوتبال كه هر وقت تيم‌شان عقب مي‌افتد مي‌گويند: «اگر بتونيم در محوطه جريمه تيم حريف، يه پنالتي بگيريم و اگه اون پنالتي رو به گل تبديل كنيم، نتيجه مساوي ميشه، اونوقت مي‌تونيم به زدن گلهاي بيشتر اميدوار باشيم و حتي بازي رو ببريم!»

يادم هست همين ابراهيم نبوي چند سال پيش كه ويژه‌نامه نوشتن براي آويني مد شده بود، مطلبي نوشته بود و از ميان همه‌ي ويژگي‌هاي فكري، هنري، اخلاقي و رفتاري آويني فقط از اين نكته خوشش آمده بود كه او يك روزي در يك جايي از نام «ايران» تعريف كرده بود! و نبوي از اين همه حس وطن پرستي آويني كيف كرده بود و از آويني خوشش آمده بود و درباره‌اش مطلب نوشته بود! (دليل اينكه اين جماعت هرگز نمي‌توانند بسيجي و تفكر بسيجي را درك كنند، همين است. اگر بخواهند لطفي كنند و از بسيجي‌ها تعريف كنند، آنها را نوادگان آرش كمانگير مي‌نامند!)

خوب وقتي كسي آويني را تنها در همين حد بشناسد و ديگر نداند كه او چه اعتقادات و چه تفكراتي درباره انقلاب اسلامي، امام، ولايت، فرهنگ، هنر، دين، حكومت، غرب، توسعه، ليبرالسيم، سكولاريسم، دموكراسي و … داشت، طبيعي است كه به چنين توهمات و تخيلاتي برسد.

اما به نظر من نيازي نيست كه بنشينيم و خيالبافي كنيم كه اگر فلاني امروز زنده بود، بهمان مي‌شد، مهم آنست كه ببينيم آويني در همان روزگاري كه زندگي مي‌كرد، كجا بود؟ چه عقيده‌اي داشت؟ از چه چيزي دفاع مي‌كرد؟ و با چه منطقي؟ چرا كه نفس دفاع كردن هم چندان مهم نيست، مهم‌تر از آن چگونه دفاع كردن است. وگرنه خيلي‌ها مثل آويني فكر مي‌كردند، اما تاثير آويني را نداشتند و امروز به جاهاي ديگر رسيده‌اند. مساله ديگر اينكه ببينيم آيا زمان آويني همه آدم‌ها طرفدار ولايت بودند؟ و آيا در آن روزگار هيچ خطري متوجه انقلاب اسلامي و ولايت فقيه نبود؟ هيچ انحرافي و هيچ مرزبندي وجود نداشت؟ اگر داشت، آويني كجا بود؟

 

بزرگترين شاخصه آويني اين بود كه يك متفكر بود، اگر اهل انديشه و اهل تفكر نبود و اگر انديشه‌اش موثر نبود، كه ديگر لازم نبود امروز دشمنانش هم درباره‌اش بنويسند! ديگر لازم نبود ابراهيم نبوي هم درباره‌اش بنويسد و خيالبافي كند. اينجاست كه بايد از خودمان بپرسيم چرا چنين اتفاقي مي‌افتد؟ چرا آويني اينقدر مهم است كه عده‌اي مي‌خواهند او را از ما بگيرند و ما را از او جدا كنند؟ پاسخ اين سوال، در آثار آويني نهفته است. البته نه در فيلم‌هاي مستندش، بلكه در آثار قلمي او. آويني نوشته‌هايي دارد كه حتي همين امروز هم مي‌تواند چراغ راه ما باشد و دقيقا به همين علت است كه رهبر معظم انقلاب او را سيد شهيدان اهل قلم ناميده است.

تا حالا از خودتان پرسيده‌ايد كه چرا بعد از شهادت آويني، رهبر انقلاب به او لقب سيد شهيدان اهل قلم را داده؟ با وجود آنكه معمولا همه ما آويني را با برنامه‌هاي تلويزيوني‌اش و مخصوصا با روايت فتحش مي‌شناسيم. اما چرا سيد شهيدان اهل قلم شد؟

من فكر مي‌كنم اين مساله يك بار معنايي براي ما دارد و مي‌خواهد نكته‌اي را به ما گوشزد كند. سيد مرتضي آويني پيش از آن كه يك فيلمساز و مستندساز باشد، يك متفكر انقلابي بود. صاحب انديشه بود. البته ما معمولا كاري به فكر و انديشه نداريم و دلمان فقط براي همان عكس‌هاي آويني تنگ مي‌شود. اگر چفيه‌اي هم بر دوشش داشته باشد كه چه بهتر! اما تاكيد رهبر معظم انقلاب بر صاحب قلم بودن آويني، يعني اينكه: اي جوان حزب‌اللهي و بسيجي، در جنگ بين اسلام ناب محمدي و اسلام ناب آمريكايي، صاحب فكر و انديشه بودن مهم است و يك الگوي خوب در اين مبارزه، سيد مرتضي آويني است.

آويني مقالات متعددي در موضوعات مختلف دارد. از سياست گرفته تا سينما، از هيچكاك تا حاتمي كيا، از هنر تا فرهنگ، از شعر و رمان و قصه تا مونتاژ و تدوين، از توسعه تا ليبراليسم، از خاتمي تا سروش!

بله نكته اينجاست كه آويني در همان دوره خودش، خط ولايت را پيدا كرده بود و با قلمش در برابر هرگونه انحرافي در مسير انقلاب اسلامي مي‌ايستاد. با همين قلم از توطئه‌ها و انحرافات فرهنگي سازمان‌يافته‌ي دولتي سخن مي‌گفت، از موسسات و مسئولاني كه با پول جمهوري اسلامي عليه انقلاب اسلامي فعاليت مي‌كنند و از خواب‌هايي كه براي ولايت ديده‌اند! پس لازم نيست اسير توهم شويم و فريب دلقك‌هايي چون ابراهيم نبوي را بخوريم، مهم آنست كه ببينيم آيا آويني در زمان خودش، با ولايت بود يا عليه ولايت؟ و اگر با ولايت بود، تا كجا؟

نكته‌ي ديگر درباره شهيد آويني اين است كه بخش زيادي از نوشته‌ها و سرمقاله‌هايش درباره روشنفكران ضدانقلاب، حتي همين امروز هم مي‌تواند مورد استفاده ما قرار بگيرد. چرا كه اولا حرف و اعتقاد جماعت روشنفكر از صد سال پيش تا به امروز اصلا دچار تغيير نشده، ثانيا آويني از شرايطي انتقاد مي‌كرد كه در نهايت به دولت اصلاحات منجر شد! آويني اگر آن روز درباره سروش و خاتمي و كيهان فرهنگي و محافل فكري سكولاريسم و ليبراليسم در ايران مي‌نوشت، شرايط امروز جامعه را هم مي‌ديد!

آويني در مقاله‌اي با عنوان «وقتی روشنفکران وارث انقلاب می شوند» با اشاره به مصاحبه‌اي درباره سلمان رشدي در «كيهان فرهنگي» كه آن روزها تحت حكومت دوستان آقاي خاتمي و سروش و شمس الواعظين بود، مي‌نويسد: «آنچه که زمینه‌ای آماده برای نشر مطالبی از این قبیل فراهم می‌کند لیبرالیسم حاکم بر فضای فرهنگی و هنری کشور است.»

وي در مقاله‌اي با عنوان «تجدد يا تحجر؟» در واكنش به سخنان سيد محمد خاتمي وزير وقت ارشاد مي‌نويسد:«اشتباه دیگر دوستان ما که ریشه در مرعوبیت آنها در برابر غرب دارد آن است که آنها افق حرکت انقلاب و شرایط آماده جهانی را در این عصر احیای معنویت و اضمحلال غرب نمی بینند و بالتَبع هرگز برای وصول به این غایت تلاش نمی‌کنند. دگراندیشان و روشنفکران سکولار باید آزاد باشند، اما رشد و بالندگی نسل انقلاب نیز مواظبت می‌خواهد! دولت جمهوری اسلامی حقیقتاً به شعار آزادی مطبوعات، نویسندگان و هنرمندان پایبندی اعتقادی دارد، اما دوستان خویش را از یاد برده است و اکنون مجموع سیاست های نظام اسلامی کار را به آنجا کشانده که نسل انقلاب در هنر و ادبیات احساس عدم امنیت و بیهودگی می‌کند!»

وي در بخش ديگري از اين مقاله مي‌نويسد:«از داهیانه ترین سخنانی که وزیر ارشاد در این گفت و گو به زبان آورده‌اند این است که: ما معتقدیم که باید با تبادل اندیشه در افراد مدافع نظام مصونیت به وجود بیاوریم. لازمه این کار این است که جامعه با آرای مخالفین مواجه شود ولی این مواجهه باید کنترل شده باشد. اما واقعاً همین استراتژی است که به منصّه عمل در آمده است؟ آیا واقعاً دوستان ما در وزارت ارشاد، آتمسفر فرهنگی جامعه را کنترل دارند؟ آیا لازمه این مصونیت اجتماعی آن نیست که در کنار مواجهه جامعه با آرای مخالفین، تلاش های دوستانه مؤید انقلاب و دینداری نیز تقویت شود؟ آیا لازمه مصونیت یافتن مدافعان انقلاب در مواجهه با آرای مخالفین آن است که ما آتمسفر فرهنگی جامعه را آن گونه که نسل های جدید فرصت هدایت را از دست بدهند؟ ما نیز با تحجر مخالفیم، اما در عین حال می دانیم که تنها مرتجعین و متحجرین نیستند که به نظام فرهنگی و هنری کشور اعتراض دارند. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می خواهد که حصارهای جهل و خرافه و تحجر را بشکند و جامعه را از تفریط باز دارد، باید با تجددِ افراطی نیز مبارزه کند تا مردم را از چاله ای به چاه نیفکند… و البته باز هم صد هزار بار شکر که عرف عام از این کشاکش فارغ است و راه خویش را فطرتاً در نسبت با شریعت می یابد.»

اتفاقا با توجه به همين تفكرات و نوشته‌هاي آويني، اگر قرار باشد ما هم مثل ابراهيم نبوي به اما و اگر متوسل شويم، نتيجه مي‌گيريم كه اگر او زنده بود در برابر انحرافات فكري و فرهنگي دولت اصلاحات مي‌ايستاد و در نهايت نشرياتش توقيف مي‌شد و خودش هم بايكوت!

ضمنا آويني عضو حزب و جناحي نبود كه روزي مجبور شود به خاطر منافع جناحيش، در انتخابات با دشمنان و رقبايش ائتلاف كند! عشق آويني ولايت بود و به چپ و راست تعلق خاطر نداشت. چطور قبول كنيم چنين شخصي وقتي در برابر انحراف كساني مي‌ايستد كه هنوز داخل نظام قرار دارند و مسئوليت دولتي دارند و خودشان را انقلابي مي‌دانند و وقتي در برابر نفوذ فكري و فرهنگي روشنفكران سكولار مي‌ايستد، اگر امروز زنده بود با آنها ائتلاف مي‌كرد؟ امروز كه همه نقاب از چهره برداشته‌اند و به صراحت با ولايت درافتاده‌اند. آيا با خاتمي و سروش و مهاجراني و كانون نويسندگان و ابراهيم نبوي و سايت جرس و … اتاق فكر تشكيل مي‌داد؟!

شهيد آويني روزهايي خطر انحرافات سروش را به ما گوشزد مي‌كرد كه دكتر سروش هنوز قيافه يك متفكر را داشت و مانند امروز نقاب از چهره‌اش برنداشته بود، اما شهيد آويني در همان زمان هم اصل ماجرا را به روشني دريافته بود. وي در مقاله‌اي با عنوان « بنیان سفسطه بر باد است» مي‌نويسد:

«شاید تا چندی پیش که این مباحث بیشتر صبغه‌ای فرهنگی داشت تا سیاسی، جواب این پرسش چندان روشن نبود، اما امروز که به توسط قرائن سیاسی و نتایجی که مطلوب مدعیان است _ و از آن به طور مستقیم و غیر مستقیم در جراید سخن رانده اند _ حدود این مدعیات تشخص بیشتری یافته است، می‌توان گفت که ثمره این مباحث در تقابل این دو نظر ، یعنی اعتقاد به ولایت فقیه و عدم اعتقاد به آن خلاصه می شود.

اگر به حدود مدعیات این آقایان نظر کنیم برایمان تردیدی نمی‌ماند که نوک پیکان هجوم اینان متوجه «ولایت فقیه» است، نه ولایت مطلق فقیه. آنان از اصل، ولایت فقیه را یک نظام توتالیتر و استبدادی می‌دانند و افزودن لفظ « مطلق » به همین منظور انجام می‌گیرد که از آن خودکامگی فقیه استنباط شود و تلخی این مفهوم کاهش یابد و اگرنه، همه می‌دانند که ولایت در مقام عمل، خواه ناخواه مطلق است و نه تنها ولایت، که هر حاکمیتی چنین است. … اگر مدعیان به جمهوریت نظام نیز در برابر اسلامیت آن اصالت می‌دهند، پر روشن است که این مجادله هم به قصد مخالفت با ولایت فقها علم شده، و باز به همین نیت است که به یکباره تفکرات آیت الله نایینی درباره حکومت اسلامی از قبر بیرون کشیده می شود و در برابر نظرات امام محلی برای اظهار می یابد»

شهيد آويني در مقاله‌اي ديگر به نام «پروسترويكاي اسلامي وجود ندارد» باز هم به مخالفت‌ها با ولايت فقيه و انحرافات آقاي سروش اشاره مي‌كند و مي‌نويسد «همه مخالفان، با همین «ولایت» است که در افتاده‌اند. نمی‌خواهم بگویم با «ولایت فقیه»؛ ولایت اعم از ولایت فقیه است. فلذا، هر نوع معارضه ای با ولایت ناگزیر به مقابله با ولایت فقیه که صورت سیاسی ولایت است می‌انجامد. نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت نیز، دانسته یا ندانسته، نحوی از انحای مقابله با ولایت است، منتها در مقدمات منطقی استدلال با آن در افتاده است، نه در نتایج … هر چه مخالفت هست، در داخل و یا خارج از کشور، با همین ولایت است، در حوزه های مختلف سیاست، فرهنگ، اجتماع، هنر و غیر هم. «در دل» نویس هفته نامه «آینه» نیز با همین ولایت در افتاده است، منتها با مظاهر اجتماعی آن، آن هم از زبان خود اهل ولایت، یعنی بسیجی ها و اعضای انجمن های اسلامی!»

شهيد آويني در «گرداب شیطان» نيز خطر نفوذ گرايش‌هاي ليبراليستي و سكولار را به موسسات فرهنگي دولتي گوشزد مي‌كند: «آنچه که مسلم است این است که ساختمان نظام جمهوری اسلامی بر اصولی شکل گرفته است که ضعف های فردی و جزئی را در موجودیت کلی خود مستحیل و این امکان را از بین میبرد که خدای ناکرده در ذات اسلامی نظام تغییری حادث شود و دشمنان داخلی و خارجی از این لحاظ امید در باد بسته اند؛ اما از سوی دیگر، هرگز از این حقیقت عافل شد که آنچه دشمن را طمع کار میکند این است که مع الاسف نشانه های بسیاری از گرایش های لیبرالیستی و غرب گرایانه درغالب موسسات وابسته به دولت و علی الخصوص در مراکز فرهنگی هنری آن به چشم میخورد که چهره مشوهی از نظام جمهوری اسلامی در دیدگان نامحرم می نشاند. نگاهی جامع به کتاب فروشی ها، گالری های خصوصی و غیر خصوصی، موزه ها، تئاتر ها و سینما ها، رادیو و تلوزیون، فعالیت های فرهنگی و هنری پارک ها، هتل ها و دیگر موسسات تحت پوشش بنیادهای دولتی و نیمه دولتی….، با صرف نظر از استثنائاتی معدود، دوستان انقلاب را سخت به اضطراب و حیرت می اندازد و دشمنان را به طمع.»

نتيجه آنكه با مرور دوباره نوشته‌هاي آويني مي‌بينيم كه عمق نگراني‌هاي وي، همين دولتي شدن سكولاريسم و ليبراليسم و غربگرايي در كشور بود و آويني زماني اينها را فرياد مي‌زد كه نشانه‌هاي چنين انحرافي در كشور و در دولت سازندگي ديده مي‌شد و هنوز چند سالي به دولت اصلاحات مانده بود!                                                                                                              

                                                                                                                                                                            منبع:آهستان

 



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |

فصل‌های پیش از این هم ابر داشت

بر کویرم بارشی بی‌صبر داشت

 پیش از اینها آسمان گلپوش بود

پیش از اینها یار در آغوش بود

اینک اما عده‌ای آتش شدند

بعد کوچ کوه‌ها آرش شدند

بذرهایی ناشناس و گول و گند

از میان خاک و خون قد می‌کشند

 بعضی از آنها که خون نوشیده‌اند

ارث جنگ عشق را پوشیده‌اند

 عده‌ای حسن القضاء را دیده اند

عده‌ای را بنزها بلعیده اند

 بزدلانی کز هراس ابتر شدند

از بسیجی‌ها بسیجی تر شدند

توچه می‌دانی تگرگ و برگ را

غرق خون خویش،‌ رقص مرگ را

تو چه می‌دانی که رمل و ماسه چیست

بین ابروها رد قناسه چیست

 تو چه می‌دانی سقوط “پاوه” را

“عاصمی” را “باکری” را “کاوه” ‌را

هیچ می دانی”مریوان” چیست؟‌ هان!

هیچ می‌دانی که “چمران” ‌کیست؟ هان!

هیچ می‌دانی بسیجی سر جداست؟

هیچ می‌دانی “دو عیجی”‌ در کجاست؟

این صدای بوستانی پرپر است

این زبان سرخ نسلی بی سر است

با همان‌هایم که در دین غش زدند

ریشه اسلام را آتش زدند

پای خندق‌ها احد را ساختند

خون فروشی کرده خود را ساختند

زنده‌های کمتر از مردارها

با شما هستم، غنیمت خوارها

بذر هفتاد و دو آفت در شما

بردگان سکه! لعنت بر شما

باز دنیا کاسه خمر شماست

باز هم شیطان اولی الامر شماست

با همانهایم که بعد از آن ولی

شوکران کردند در کام علی

باز آیا استخوانی در گلوست؟

باز آیا خار در چشمان اوست؟

...

عشق بود و داغ بود و سوز بود

آه! گویی این همه دیروز بود

اینک اما در نگاهی راز نیست

تیردان پرتیر و تیرانداز نیست

نسل های جاودان فانی شدند

شعرها هم آنچه می دانی شدند

روزگاران عجیبی آمدند

نسل های نانجیبی آمدند

ابتدا احساس هامان ترد بود

ابتدا اندوهامان خرد بود

رفته رفته خنده ها زاری شدند

زخم هامان کم کمک کاری شدند

...

ای شهیدان! دردها برگشته اند

روزهامان را به شب آغشته‌اند

فصل هامان گونه‌ای دیگر شدند

چشمهامان مست و جادوگر شدند

روحهامان سخت و تن آلوده‌اند

آسمانهامان لجن آلوده‌اند

هفته ها در هفته ها گم می‌شوند

وهم‌ها فردای مردم می‌شوند

فانیان وادی بی سنگری!

تیغ ها مانده در آهنگری

حاصل آغازها پایان شده است؟

میوه فرهنگ جبهه نان شده است؟

شعله ها! سردیم ما، سردیم ما

رخصتی، ‌شاید که برگردیم ما

“یسطرون” ‌هم رفت و ما نون مانده‌ایم

بعد لیلا باز مجنون مانده‌ایم

بحر مرداب است بی امواج،‌آی !

عشق یک شوخی است بی حلاج، آی!

یک نفر از خویش دلگیر است باز

یک نفر بغضش گلوگیر است باز

زخمی‌ام، اما نمک… بی فایده است

درد دارم، نی لبک… بی فایده است

محمدحسین جعفریان



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |
 
 



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |

 لندن

 تهران-ایران





مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |

ما جز خدا به غیر توکل نمی کنیم

ما جز به اهل بیت توسل نمی کنیم

باید در این زمانه ولایت مدار بود

ور نه به هیچ جای جهان گُل نمی کنیم

ما ذاکریم؟ نه، همه سرباز رهبریم

وقتی که امر کرد تأمل نمی کنیم

گوید اگر روید در آتش به سر رویم

سر هم اگر که خواست تعلل نمی کنیم

هرکس که در مقابل آقا بایستد

در هر لباس و پُست، تحمل نمی کنیم

عباس ماند چون که مطیع امام بود

در او «چرا» به حرف امامش حرام بود!





مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |
بخشهایی ازپیام مهم سردارسرلشکرحاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس به مقاومت فلسطین:
 
  
در زمان مناسب جام خشم و غضب خود را برسرصهیونیست‌ها خالی خواهیم کرد.
 
درود بر گردان‌های القسام (شاخه نظامی حماس) و سرایا القدس (شاخه نظامی جهاد اسلامی) و ابوعلی مصطفی و الناصر صلاح الدین و شهداء الاقصی.. درود بر سرداران مقاومت که در مقابل فشارها عقب‌نمی‌نشینند.
 

صحنه‌های دردناک در فلسطین قلب ما را به درد می‌آورد و در سینه خود حزن شدید که همراه با غیظ و غضب است احساس می‌کنیم.
 
برای دفاع ازانسانیت و اسلامی که هم اکنون درفلسطین آن رامی توان دیدسلاح و خون و کرامت را توصیه می‌کنیم.
 
لعنت خدا برهمه ظالمانی که از این رژیم حمایت کرده و می‌کنند.
 
لعنت خدابرهرکسی که حزن شما و درد و رنج شما را می‌بیندوباسکوتش اجازه می‌دهد که شماکشته شوید.
 
لعنت خدابرهرکس که راه های امدادرسانی را به روی شمابست وباصهیونیستهادر جنایت هایشان شریک شد.

لعنت خدابرهرکس که اندوه شما وتلخکامی تان را می بیندوباسکوت بزدلانه اجازه قتل ملت مظلومتان را می دهد.

تمام جهان بداند که خلع سلاح مقاومت، جوسازی باطلی است؛ وهمی است که محقق نمی شود؛ رویاهایی که در بیداری تعبیر نمی شوند و آرزوهایی که به گورها برده خواهند شد.

مادرمحضر خدای عزوجل، باشهدا عهد می‌بندیم که بر عهد خود پایبند بمانیم و دگرگونه نشویم؛ همانگونه که بودیم و هستیم به تکلیف دینی خود در حمایت از مقاومت عمل کنیم.

ما تأکید می کنیم که در اصرار برای پیروزی مقاومت و بالابردن آن تا پیروزی ادامه خواهیم داد تا اینکه زمین و آسمان و دریا برای صهیونیست ها تبدیل به جهنم شود و قاتلان و مزدوران بدانند که حتی یک لحظه هم از دفاع از مقاومت، حمایت آن و پشتیبانی ملت فلسطین دست برنخواهیم داشت و تردیدی در این امر نخواهیم کرد.

به همه یادآوری می کنیم که ما عاشقان شهادتیم و شهادت در راه فلسطین و در مسیر قدس، آرزویی برای هر مسلمان شریف است و بلکه آزادگان به این امر افتخار می‌کنند.

در این لحظه مهم در تاریخ امت مان، می گوییم و همه براداران را توصیه می کنیم که تفنگ و سلاح و خون و کرامت خود را در دفاع از انسانیت و اسلام که در فلسطین خلاصه شده است، به کار گیرند؛ به جای اینکه با یکدیگر بجنگند، جنگی که دشمنان را شاد می کند و توان ها (در جبهه خودی) را می‌زداید.

وحدت برای فلسطین، دشمنان را دچار وحشت و تمام جهان را برای غاصبان آن ناامن می‌کند.

سربلندی،اعتلا،پیروزی وتوفیق الهی برای همه زنان ومردان مجاهدومقاوم وشجاع وصبور در راه فلسطین عزیز آرزو دارم.

واقتلوهم من حیث ثقفتموهم وأخرجوهم من حیث أخرجوکم (البقرة 191).

قاتلوهم یعذبهم الله بأیدیکم ویخزهم وینصرکم علیهم ویشف صدور قوم مؤمنین(التوبة 14)...




مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |

 

از آقای حسین رضازاده پرسیدند : سنگین ترین وزنه ای که یک نفر باید بزنه تا بهش بگن پهلوان چند کیلویی است ؟

جواب دادند : اون پتوی 400 یا 500 گرمی که باید کنار بزنی و بلند شی و نماز صبح یا شب رو  بخونی

اگه اون وزنه رو برداشتی میشی پهلوون....



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |


مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |

 

 



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |

کوچيـده ايد زود مگـر صـبـــرتان كجـاست
من ميرسم ز ره تو را به خدا پا به پا كنيد
يك كوله بار حادثه و يك كوره راه عمر
بايد گذشت ، برايــم دعـــا كنـيـــد

اي كشتگان عشق ، برايم دعا كنيد
يعني نمي شود كه مرا هم صدا كنيد؟
اي مردمان رد شده از هفت شهر عشق
رحمي به ساكنين خم كوچه ها كنيد



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |

جنگ ها هر چه قدر هم که طولانی باشند بالاخره یک روز تمام میشوند
مردم به شهرهاشون بر میگردن و خونه هاشون رو دوباره میسازن،مین ها رو خنثی میکنن و جاش پارک و میدون و فواره میسازن....بالاخره هم یادشون میره که روزگاری این جا جنگی بوده...
ولی یه چیزی هست که هیچ وقت ساخته نمیشه و جای خالیش رو نمیشه با هیچ بنایی یا درختی یا فواره ای پر کرد
.
.
.
اون هم ***جای خالی ...خیلی خالی ادم ها رو...***
یادشون گرامی



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |


عشق بود و جبهه بود و جنگ بود

عرصه بر گُردان عاشق تنگ بود
هر که تنها بر

سلاحش تکیه کرد
مادری فرزند خود را هدیه کرد در

شبی که اشکمان چون رود شد
یک نفر از بین ما

مفقود شد
آنکه که سر دارد به سامان می رسد

آنکه که جان دارد به جانان می رسد
دیده ام ،

دستی به سوی ماه رفت
بی سر و جان تا لقاءالله

رفت
زندگیمان در مسیر تیر بود خاک جبهه ، خاک

دامنگیر بود
آنکه خود را مرد میدان فرض کرد آمد از

این نقطه طی الارض کرد
هر که گِرد شعله چون

پروانه است
پیکر صدپاره اش بر شانه است تن به

خاک و بوی یاسش می رسد
بوی باروت از لباسش

می رسد
دشمن افکنهای بی نام و نشان پوکه ی

خونین شده تسبیحشان
کار هرکس نیست این

دیوانگی
پیله وا می ماند از پروانگی

 
 
 
 
 
 
برای شادی روح شهدا صلوات
 
منبع: شهیدان
 


مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |

 

 

 



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |

 

منبع:وبلاگ حلقه صالحین

 

 

 



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |

می فروشی گفت کالایم می است

رونق بازار من ساز و نی است

من خمینی دوست میدارم که او

هم خم است وهم می است ونی است

 



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 24 اسفند 1393 |



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 19 اسفند 1393 |

فرازهایی از فرمایشات مقام معظم رهبری به مناسبت روز مقاومت، ایثار و پیروزی؛ سالروز فتح خرمشهر در عملیات بیت المقدس به شرح ذیل است: - «فَاسْتَقِمْ کَما اُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ» - در این دنیا کسانی که برای شرافت خودشان، برای شرافت اهل ملتشان، برای شرافت اسلام، کارهایی را انجام می دهند، اگر در دنبالش استقامت داشته باشند، حوادث آن ها را نلرزاند، این ها به مقاصد می رسند، برای این که استقامت، یک امر مهمی است ...






مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 19 اسفند 1393 |

[تصویر: 1349381875901665_large.jpg]
 

با این دو دست سالم

 

هنوز نتوانسته ام یک قنوت

 

اینچنینی بخوانم...



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 19 اسفند 1393 |

[تصویر: 69483169021351026257.jpg]

گفته بودند از نشانه های مومن سجده طولانی است

 



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 19 اسفند 1393 |


مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 19 اسفند 1393 |

زندگینامه ی شهید مهدی زین الدین

 

 

جاده های کردستان آن قدر نا امن بود که وقتی می خواستی از شهری به

 

شهر دیگر بروی ، مخصوصا توی تاریکی باید گازش را میگرفتی ، پشت سرت

 

راهم نگاه نمیکردی..!

 

اما زین الدین که همراهت بود ، موقع اذان ، باید می ایستادی کنار جاده تا  

 

نمازش را بخواند...اصلا راه نداشت..بعد شهادتش یکی از بچه ها خوابش رو

 

دیده بود ؛

 

توی مکه داشت زیارت میکرد.یک عده هم همراهش بودن.

 

گفته بود تو اینجا چیکار میکنی؟؟»

 

جواب داده بود به خاطر نمازهای اول وقتم ، این جا هم فرمانده ام »



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 19 اسفند 1393 |

[تصویر: 12023_229.jpg]

نه خوابه!

نه مسته!

نه خماره!

.

.

.

.

.

.

فقط سینه اش بخاطر گاز شیمیایی خرابه!



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه 19 اسفند 1393 |

Image result for ‫زندگی نامه شهید خادم الشریعه‬‎

ﻣﺤﻤ‪ﺪﻣﻬﺪى ﺧﺎدم اﻟﺸﺮﻳﻌﻪ، در ﺳﺎل 1337 در ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﺳﺮﺧﺲ ﻣﺘﻮﻟﺪﺷﺪ. ﻣﺎدر ﺷﻬﻴﺪ درﺑﺎره ﻗﺒـﻞ

 

‫از ﺗﻮﻟﺪ او ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﺑﻪ ﻛﺮﺑﻼ رﻓﺘﻪ ﺑﻮدﻳﻢ. ﺑﺎردار ﺑﻮدم. در ﺣﺮم اﻣﺎم ﺣﺴﻴﻦ(ع) او‪ﻟﻴﻦ ﺗﻜـﺎن ﻛـﻮدﻛﻢ را

 

‫اﺣﺴﺎس ﻛﺮدم و ﻫﻤﺴﺮم را از ﻣﻮﺿﻮع آﮔﺎه ﻛﺮدم؛ او زﻳﺮ ﮔﻨﺒﺪ ﺳﻴ‪ﺪاﻟﺸﻬﺪاء(ع)دﺳﺖﺑﻪ دﻋﺎ ﺑﺮداﺷـﺖ و

 

‫از ﺧﺪا ﺧﻮاﺳﺖ، ﻓﺮزﻧﺪﻣﺎن را از ﻣﻮاﻟﻴﺎن اﺋﻤﻪ ﻗﺮار دﻫﺪ.

 

‫ﭘﺪر ﺷﻬﻴﺪ (ﻣﺤﻤﺪﺻﺎدق) ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: در روز ﺳﻮم ﺗﻮﻟﺪش ﺑﻴﻤﺎر ﺷﺪ. از ﻋﻮارض ﺑﻴﻤﺎرﻳﺶ ﻋﻄﺶ ﺳﻴﺮى

 

‫ﻧﺎﭘﺬﻳﺮش ﺑﻮد؛ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰﻧﻤﻰﺗﻮاﻧﺴﺖ ﺗﺸﻨﮕﻰ او را ﻓﺮوﻧﺸﺎﻧﺪ. ﻣﻦ ﺑﺎدﻳـﺪن ﺑـﻰﻗـﺮارى ﻓﺮزﻧـﺪم، ﺑـﻪ ﻳـﺎد

 

‫ﺗﺸﻨﮕﻰ ﺷﻬﺪاى ﻛﺮﺑﻼ اﻓﺘﺎدم....

                                                                                                                                          

 

عشق,میلاد مرگ عشق,متن عاشقانه

عشق,میلاد مرگ عشق,متن عاشقانه



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 17 اسفند 1393 |

 

 

shahid1212.bashiran.ir  ماجرایی جالب و خواندنی از تفحص شهدا

طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد…
یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود.

لباس زمستانی هم تنش بود. شهید دیگر لای پتو پیچیده شده بود.
معلوم بود که این دراز کش مجروح شده است.

اما سر شهید دوم بر روی دامن این شهید بود، یعنی شهید نشسته سر آن شهید دوم را به دامن گرفته بود.
پلاک داشتند، پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 .

فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند.

معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می رفتند پلاک می گرفتند.

..در کامپیوتر به اسامی مراجعه کردیم .

دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است.

پدری سر پسر را به دامن گرفته است.

شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است اهل روستای باقر تنگه بابلسر.

 

shahid5443543.bashiran.ir  ماجرایی جالب و خواندنی از تفحص شهدا



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 17 اسفند 1393 |


 زیباترین رژیم غذایی،
دست كشیدن از خوردن گوشت برادرِ مُرده است...!

این رژیم در روز قیامت تاثیر زیادى در برداشتن بار،
از روى دوش و قدمهایمان دارد!

"...غیبت نکنیم..."


مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده خادم الشهدا در یک شنبه 17 اسفند 1393 |

طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم

Web Template By : Samentheme.ir

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان معبری تا آسمان و آدرس ma810.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.